سال نومی شودوزمین نفسی دوباره می کشد.
برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند
و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره...من...تو...ما...
کجا ایستاده اییم.
سهم ما چیست؟...
نقش ما چیست؟...
پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟...
زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و
چون همیشه امیدوار وسال نومبارک...
میدونید امروز امتحان ریاضی داشتیم ... فکرکنم بشم 18 نمیدونید چقدر خونده بودم که.... سوالا چقدر آسون بود... دارم دیوونه میشم میدونید همه راه حل ها درست نوشتم ولی.....
سوتی هارو حال کنید:
جذر 42 میشه 6
3 ضرب در6 میشه 36
3ضربدر3 میشه 6(البته این یکی مال ترم پیش بود)
2 منهای 2 میشه 2
8 به اضافه 1 میشه 7
خدایی حال کردین....
البته دوتا آخریش مال دوستام بود.
.
.
.
حالا اینم سوتی همیشگی من :نمیدون چرا تو دهنم نمیچرخه بگم ابراز احساسات همش میگم احساس ابرازات...
اومدم به دوستم بگم بزرگ شدی برگشتم گفتم سنت بزرگ شده...
سر زنگ ریاضی یه نمودار قرمز کشیده بودم توش آبی رنگ کرده بودم خانوممون گفت معلوم نیست استقلالی یا پرسپولیسی اومدم بگ چون دوستام استقلالین آبی کردم گفتم چون دوست پسرم استقلالیه آبی کردم.. میبینید آش نخورده دهن سوخته نمیدونم دوست پسر از کجام آوردم.
داشتم میرفتم کلاس زبان دیرم شده بودازجلو آموزشگاه پسرونه که ردمیشدم جلو یه اکیپ پسر پام لیزخورد افتادم شلوار لیم زانوش پاره شد حالا انقدر توشک بودم تابرم سرکلاس نفهمیدم.
وسط کل کل بادوستم اومدم بگم کرم حلقوی گفتم کرم لولوی.
اومدم بگم آب نارنج گفتم اب آرنج.
سوتی سحر جون:اومدم به دوستم بگم این لواشکه جوهرلیمو داره گفتم جوهرنمک.
سر زنگ علوم اومدم بگم غده هیپوفیز گفتم پفیوز.
اومدم بگم لواشک گفتم پوت ترشک.
چهارشنبه سوری خوش بگذره
سلام دوستای عزیز پرسپولیسی...حالشو ببرید
من همون دیوونه ایم که هیچوقت عوض نمیشه...